چگونه در دلش راهی باز کنم !؟ (مشاوره تلفنی09226380616)

ساخت وبلاگ

چگونه در دلش راهی باز کنم !؟



طاعت از دست نیاید گنهی  باید کرد ......  در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد

خدمت دوستان و جمیع بزرگواران عرض ادب و بندگی  دارم و امیدوارم  از سلامتی  که اعظم نعمات هست برخوردار بوده و از درخت تناور جوانیتان بهترین ثمره ها را برداشت  کنید
مدت مدیدی هست که اندوهی عمیق و اضطرابی گنگ آرامش خاطر بنده ی  را چنان ز کف ربوده که شب ها با افکار پرتشویش و پریشان بیدار می مانم و هزاران سوال بی جواب فضای ذهن و سینه ام را  احاطه و توانم را صرف خود درگیری شدید و مزمنی میکند که جز اندوه و ناباوری چیز دیگری را عاید روح خسته ام  نمی کند
از چهار دیواری اتاق که  بیرون میروم ناخواسته  وارد اجتماع موجوداتی میشوم که از بوی پول و خون هار شده  اند و مغز های پوسیده و چشم های حریص و زشتشان جز پول و شهوت را نمیشناسد
داس  شرارت و هرزگی بر جان علفزار وجدان و مهربانی  افتاده و هر چه  به  غیر از آز و خود خواهی و پستی هاست ، درو میکند. و من  در این دنیای غربت از هجوم  حس تلخی که به دست روزگار  تولید میوشد به سمت  یار دیرینم همیشه  پناه  برده ام .  
بی هیچ  توضیحی  باید عرض کنم که وجود مبارک ایشان مایه  ی دلگرمی و روشنی افزای دیدگانم  هست. چه چهره ی نجیب و مهربانش  در جلوی چشمانم  باشد و چه دور باشم  و  از اخرین دیدارمان سال ها گذشته  باشد ، برایم دوست داشتنی  و عزیز هست. و روز و دقیقه ای  نیست که ذهن و قلبم فارغ از یادتش باشد. الان  که  6 ماه و اندی از اخرین دیدار من با ایشان میگذرد همواره در ضمیر جانم  بوده هست  : 

چنان پر شد فضای سینه از دوست ... که یاد خویش گم شد از ضمیرم
قلبم که زمانی خرابه ای تنگ وئتار بود و لانه ی جغد شوم شب و دیوارهایش تار عنکبوت بسته بود، حال از نعمت عشق روی یارم  اباد  گشته و تبدیل به باغی زیبا شده ست که از شاخ و برگ درختان سبز و رنگینش ،بانگ جیک جیک فنچ وقناری و هزارئدستان به گوش میرسد. اما  افسوس  که  همیشه در این ارتباط  عاشقانه  با کم مهری  و  گاها  بی توجه ی  مواجه  گشته ام
از انجا که طبیعت زندگی در گذر و جاری بودن است  ، و از  انجا  که  گویی ،ایشان   مسیری  در  ذهن  دارند  که  من  در  انتهای  ان  جایگاهی  ندارم  و  باید ، فی اجبار    جوانه  ی  عشق  که  الان  درختی  تنومند  در  سرزمین  دلم  شده است ،را  از ریشه  بکنم  و  خود را  دست  سرنوشت  پر حسرتم  بسپارم .
توان اطناب و زیاد نویسی  ندارم . همه میگویند چه گونه  فراموشش  کنم .   سوال  من   این است :  چگونه   در دلش  راهی   باز  کنم ! ؟.  دست  به  هر کار و مسیری  زده ام  .  اما   راه نیافتم .  حیله  ای  ترفندی  ؟  چیزی  ؟ 
خانواده  ام  به  زور  میخواهند  با  دختری  ازدواج کنم .  اما  وقتی  دلم   گیر پیش  ایشونه  چه کنم ؟ یارم  به من  میگن کاش   میتونستم  جور دیگر باشم ! کاش  زندگی  جور دیگری  بود .  چیزی  توی  دلش  هست  که  هیچ وقت  به  من  نمیگه .  همون راه ما رو  از هم  دورتر میکنه .  نمی  دونم چی  کار  کنم .  خود ایشون هم به  حس  واقعی  من و  صداقتم  واقفند .  اما  نمیدونم  چرا  هر کار میکنم  نمیدونم  جایی  توی  دلش  داشته  باشم .  نه این که از من بدش بیاد .  فقط  به قول خودش  نمیتونه  عاشق من شه !  راه ی  ؟ چاره ای  ؟  چیزی  هست  که  بتونم  درد  این  حس  یک طرفه رو تحمل کنم  و  کاری  کنم   این  مسیر دو طرفه  شه ؟ 

 



مرکز مشاوره و روانشناسی انتخاب

مشاوره تلفنی برای سراسر کشور

تلفن جهت تعیین وقت

09226380616{ فرزاد سلحشور }

09365058631 { مسعود خلیلی }

روش های برقراری ارتباط میان زوجین...
ما را در سایت روش های برقراری ارتباط میان زوجین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6baranahwaz1 بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1396 ساعت: 23:35